پادشاه

پادشاه

خداوند مهربان انسان را پادشاه مخلوقات آفرید.
پادشاه

پادشاه

خداوند مهربان انسان را پادشاه مخلوقات آفرید.

ذوق و حال

 
 تاریخ اینچنین می‌نویسد که روزی شمس وارد مجلس مولانا می‌شود. در حالی که مولانا در کنارش چند کتاب وجود داشت. شمس از او می‌پرسد که: اینها چیست؟ مولانا جواب می‌دهد: قیل و قال است. شمس می‌گوید: و ترا با اینها چه کار است؟ و کتابها را برداشته در داخل حوضی که در آن نزدیکی قرار داشت، می‌اندازد.
مولانا با ناراحتی می‌گوید: ای درویش چه کار کردی برخی از اینها کتابها از پدرم رسیده بوده و نسخه منحصر بفرد می‌باشد. و دیگر پیدا نمی‌شود؛ شمس تبریزی در این حالت دست به آب برده و کتابها را یک یک از آب بیرون می‌کشد، بدون اینکه آثاری از آب در کتابها مانده باشد. مولانا با تعجب می‌پرسد: این چه سرّی است؟ شمس جواب می‌دهد: این ذوق و حال است، که ترا از آن خبری نیست.
از این ساعت است که حال مولانا تغییر یافته، به شوریدگی روی می‌نهد و درس و بحث را کناری نهاده، شبانه روز در رکاب شمس تبریزی به خدمت می‌ایستد و  تولدی دوباره می‌یابد...

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.